طنز، فکاهیات وموضوعات انتقادی روز
انعکاس دهنده مشکلات ونابسامانی های کشور
برق شمع را روشن کنید چون برق ما پرچو شده
مسئولین گویند که بند برق ما بی او شده
بس که نرخ تیل و گاز و چوب در آسمانها برفت
رنگ زرد مأمور بیچاره چون ماتو شده
خانۀ زور آوران بینی اگر در شام تار
پرتو برق است مپنداری به شب افتو شده
کلبۀ بیچارگان تاریک ، توانگر را ببین
چند گروپ صد شمعه هر جایی لکه تو شده
میرسد روزی که بینی مأموری را با جلاب
بر سر نرخ و نوای چوب سوخت چنگو شده
گر کسی پرسد چسان راهت بیابی گویمش
چشم و دست و پای ما در تاریکی ها رو شده
او غم چیزی ندارد آنکه او را برق نیست
در سر شب ساعت هفت، هشت پهلو خو شده
از فراق برق و تیل و گیس و شمع و روشنی
» واحد «بیچاره در یک برج برق پای دو شده نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب پيوندها من مایلم با شما تبادل لینک داشته باشم شما چطور؟ نويسندگان |
||
|